جدول جو
جدول جو

معنی ماست دان - جستجوی لغت در جدول جو

ماست دان
ظرفی که در آن ماست سازند، (آنندراج)، آوند ماست و خیک ماست، (ناظم الاطباء)، مروب، محقن، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
ماست دان
ظرفی که در آن ماست تهیه کنند
تصویری از ماست دان
تصویر ماست دان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاشت دان
تصویر چاشت دان
ظرفی که غذای چاشت را در آن بگذارند، ظرف نان و طعام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استودان
تصویر استودان
محوطه ای روباز، محصور و معمولاً مرتفع در خارج شهر که زردشتیان استخوان های درگذشتگان خود را پس از متلاشی شدن جسد، در آن قرار می دادند، مقبرۀ زردشتیان، دخمه، گورستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماست با
تصویر ماست با
آشی که در پختن آن ماست به کار می برند، آش ماست
فرهنگ فارسی عمید
حنیف، (منتهی الارب)، پاکدین، فرهودی
لغت نامه دهخدا
حوض را گویند، (برهان) (آنندراج)، حوض و آبگیر، (ناظم الاطباء) :
همیدون کوثر اندر ژرف ماهی دان تو بودی
به خلوت هر شبی حور دگر مهمان تو بودی،
فرخی،
، برج حوت را نیز گویند، (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) :
چشمۀ خور به حوض ماهی دان
آمد و درفگند شست آخر،
خاقانی،
، آکواریوم، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، محفظه ای با دیواره های شیشه ای که در آن ماهی و گیاهان و جانوران آبی نگهدارند زینت خانه یا به نمایش گذاشتن آن را
لغت نامه دهخدا
(بَ زَ دَ)
ماست بستن. شیر را گرم کرده در تغار یا کاسه ریختن و مایه زدن تا ماست شود. ارابه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماست بندی شود
لغت نامه دهخدا
(اُ)
مرکّب از: استو، استخوان + دان، پسوند مکان، دخمه و مقبرۀ گبران. (مؤید الفضلاء) (برهان)، ستودان. (انجمن آرا)، ناووس. رجوع به ستودان شود
لغت نامه دهخدا
آش ماست، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، آشی که در آن ماست کنند، آش ماست، (فرهنگ فارسی معین) :
وصف برنج زرد و خط سبز ماست با
بر نرگسی چو لالۀ احمر نوشته اند،
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماهی دان
تصویر ماهی دان
حوض و آبگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهه دان
تصویر ماهه دان
حوض آبگیر: در میان سرای ماهی دان آب روان از آن جانب بیرون میامد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماست پا
تصویر ماست پا
آشی که در آن ماست کنند آش ماست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستبدان
تصویر مستبدان
خودکامگان
فرهنگ واژه فارسی سره